دردونه فاطمه خانومدردونه فاطمه خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
فریماه دردونه من وباباییفریماه دردونه من وبابایی، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات دردونه من وباباعلی

پروازکن

1395/2/12 10:15
نویسنده : مامان خدیجه
170 بازدید
اشتراک گذاری

گل زیبایم،

چند روزی است  که قدم برداشته ای، چقدر از دیدن قامت ایستاده‌ی تو لذت میبرم.

به قدم هایت مینگرم........ قدم های کوتاه.... نامطمئن.... و همراه با احتیاط. قبل از برداشتن هر قدم لحظه ای درنگ میکنی . انگار میخواهی اول مطمئن شوی که پایت را کجا میگذاری!

عزیزم، امیدوارم اینگونه قدم برداشتن را هیچ گاه فراموش نکنی. امیدوارم در راه پر پیچ و خم زندگی همین طور با احتیاط قدم برداری. هیچ وقت  بدون فکر در مسیری قدم نگذار.....

هر گاه حس کردی راه را گم کرده ای چشمانت را ببند  راهی را خواهی دید که از قلبت به سوی خدا میرود. در آن مسیر هرگز گم نمیشوی.

راه رفتن را همه می آموزند. دیر یا زود هر طفلی  آن را می آموزد. ولی من از تو میخواهم پرواز کردن را بیاموزی چون حتی وقتی به بن بست میرسی را ه آسمان باز است .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نسیم
24 فروردین 95 11:17
اولین قدم هات مبارک کوچولوی خاله