دردونه فاطمه خانومدردونه فاطمه خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره
فریماه دردونه من وباباییفریماه دردونه من وبابایی، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات دردونه من وباباعلی

ضربان قلب منی

سلام بانوی زیبای من. چه حس خوبی دارم وقتی به عکسات نگاه میکنم.  چه حس قشنگیه وقتی حضورت احساس میکنم.  ازت ممنونم که به زندگی ما اومدی. ازت ممنوم که خونه سوت و کورمون رو پر از هیاهو و شادی کردی. ازت ممنونم که من رو سرشار از یه عشق واقعی کردی. ازت ممنونم که هستی. الان تو خوابی. بابایی همین حالا رفت سر کار. جمعه ها هم میره سر کار. انقدر مهربونه که داره هر روز کار میکنه برای راحتی من و تو. اگه بدونی با چه عشقی هر چیزی که لازم داری برات تهیه میکنه. اگه بدونی چقدر عاشقانه دوستت داره! یه روزی حتما میفهمی. میفهمی که پدر چه واژه‌ی مقدسیه.  تو که خوابی خونه سوت و کوره. زندگی واقعیمون با بیدار ش...
20 فروردين 1395