دردونه فاطمه خانومدردونه فاطمه خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره
فریماه دردونه من وباباییفریماه دردونه من وبابایی، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات دردونه من وباباعلی

هفته 29بارداری

1394/1/29 11:21
نویسنده : مامان خدیجه
165 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشگل مامان عسل مامان1176166101.gif

 

نانازم این روزها استرس ریادی دارم رفتم ازمایش قند خون دادم خودم فکرمیکنم یه خورده بالا  اما بابا علی میگه عادیه هنوز نبردم دکتر ببینه شما خانوم خوشگله هم هی نازمیکنی وکم تکون میخوری یک شب من وباباعلی تا ساعت 2.45دقیقه بامداد بیدار بودیم که شما تکون به خودت بدی شیرینی خوردم غذا خوردم اما انگار نه انگار گریه ام گرفته بود که خوابم برد صبح با ضربه لگدت بیدارشدم مامانی انقدر اذیت نکن خودت که میدونی مامان وبابا صبح زود باید برند سرکار افرین نازدونه من 

این شبها همش میترسم بند ناف... ولش کن اصلا نمیگم 

مواظب خودت باش خوب رشد کن من وباباعلی بیصبرانه منتظریم بغلت کنیم تو تیرماه

من یک گاز کوچولوهم میگیرم الهی مامان فدات بشه دردونه من

راستی مامانی همه چی برات خریدم پستونک شیشه ناخونگیر همه هم مارک من که نمیدونستم مارک فروشنده گولم زد گفت اینا بهتره 

بعدا فهمیدم پستونک دوتومنی من دوازده تومن وششه را20تومن پول دادم فدای سرت همه میگن سیسونی دخترت مارک جهازش چیه دیگه الهی دورت بگردم مامانی مواظب خودت باش ماهم برات جونمون میدیم22.gifبوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

پسندها (5)

نظرات (7)

مامان نرگس
29 فروردین 94 15:37
قربون این دختر که نازش منو کشته
مهربوون(محیا)
30 فروردین 94 12:12
سلام مامان خدیجه ... ب سلامتی انشاالله خرید جهیزیش مبارک گل دختری
·٠•●♥ مامان آنی ♥●•٠·˙
30 فروردین 94 17:44
سلام عزیزم ممنون که به وبم سرزدی . انشالله خدا دختری نازت رو سالم و سلامت بهت بده
مهربوون(محیا)
30 فروردین 94 21:45
عزیززززم عکس سیسمونیشم بزار ما هم کیفشوووو ببریم خب
عاطفه مامی آبتین
1 اردیبهشت 94 13:48
سلام مامان خدیجه جونم چرا غریبی اینم نظر بوس برای خودتو و دختر گلیت به ما هم سر بزنیا
ستایش
2 اردیبهشت 94 10:55
ای جونم خالش قربونش بره که از الان معلومه قرار مامان باباش و نازاشو و شیطونیاش اذیت کنه خذیجه جونی ایشالا این چند ماه آخر راحت می گذرونی دلشوره نداشته باش
yas
2 اردیبهشت 94 11:06
سلام مامان خدیجه . فدای سر گل دخترت که سرتو گول مالیدن یه کم. حالا ایشالا بدنیا که اومد ، داری با شیشه بهش شیر میدی هی بگو مامان اینقدر پول دادم برات خریدمش تا میتونی شیر بخور . بذار بچه ات تپل مپلی بشه. بدو فاطمه خانوم خوی رشد کن و بزرگ شو . هیچ مشکلی هم واسه خودتو مامانت درست نکن .