دردونه فاطمه خانومدردونه فاطمه خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
فریماه دردونه من وباباییفریماه دردونه من وبابایی، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات دردونه من وباباعلی

دوماهگی خانوم طلا

1394/6/24 11:00
نویسنده : مامان خدیجه
240 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلگم خانومم خوشگلم دختر چشم خاکستری مامان

چهارشنبه رفتیم واکسن دوماهگیت زدیم وای چه واکسنی همش استرس بود من شبش انقدر استرس داشتم که به قول بابا علی به تو هم سرایت کرده بود وخوابت نمیبرد باورت میشه انقدر گریه میکردی که من شلوارم پشت رو پوشیده بودم که ببریمت بیرون بردیم تکیه ابوالفضل و سپردمت دست خود اقا بعد اروم شدم تو هم اروم شدی وخوابیدی بعد از واکسن رفتیم چشمه علی که تو درد نکشی اومدیم وتو دو ساعت گریه کردی خداراشکر تب نکردی

عکست الان میزارم ببینی بزرگ شدی فدای تو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان نرگس
25 شهریور 94 8:23
انشاله همیشه در پناه خداوند سلامت و شاد باشی عمه جون قربونت برم که دلم برات تنگ شده دیشب عکستو به فروزان نشون دادم گفتم کیه...گفت " فافایی"!!!!
نمدکده زیبا
1 مهر 94 5:58
سلام خوشحال میشم به وبلاگ نمدی من سری بزنید
مینا بانو
18 مهر 94 12:22
سلام مهربون سلام مامان خدیجه الهی چه عکسای نازی گرفتید از این کوچولوتون راستی اسم این ناناز خانم چیه؟؟ پست قشنگتو خوندم...ایشالله یه عمر سایتون بالا سر عزیزتون باشه به خاطر خوش سلیقیگتون میخواستم اگه افتخار بدید عضوی از خونه ی بزرگ بانوان طلایی بشید.....اینجا خونه ی سبز خودتونه و زمینه های که خودتون دوست داشته باشید مطلب میزاریم..... که مهمترین نکتش اینه این یک سایت دسته جمعی هستش و همه میتونن از تجربیات همدیگه استفاده کنن با عضو شدن میتونید هم تو سایت و هم در تالار گفتمان مطلب بزارید واز مطالب دیگران استفاده کنید خونه ی خودتونو هم اگه لینک کنید ما حتما لینکتون میکنیم فدات شم
مینا بانو
18 مهر 94 18:33
نیومدید که ؟؟؟؟؟ من منتظرممم
marya
21 اردیبهشت 98 0:59
عشق خاله چطوره😘