دردونه فاطمه خانومدردونه فاطمه خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
فریماه دردونه من وباباییفریماه دردونه من وبابایی، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات دردونه من وباباعلی

چهارماهگی وپنج ماهگی جوجه طلایی

1394/9/27 20:18
نویسنده : مامان خدیجه
178 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشگل مادر توی این روزا خیلی شیطون شدی سینه خیز یاد گرفتی بری ویه دون دندون کوچولو هم دراوردی دیگه مامانی وقت سرخاروندم نداره تو این چندماه مشهد رفتیم تهران رفتیم وگرگان خونه اقاجون محمد

تا دلت بخواد شیطو.ن وبازیگوشی دوست داری بشینی خودت تا کمر دلا میکنی چندتا کلمه میگی مثل اقووووووووووووووبووووووووووو اوممممممممممممممم وذوق باصدای جیغ بابایی را کامل میشناسی وبادیدنش خیلی ذوق میکنی فقط سرخوابیدنت گریه میکنی  اونم با اهنگ حل شده وراحت میخوابی فدای دخمل نازم بشم چندتا ازعکسات میزارم ببین بزرگ شدنت

اولین برف بازی بادخترم برگشت از گرگان جاده توسکستان

واینم اش دندونی فاطمه جونم

پسندها (1)

نظرات (3)

نسیم
2 دی 94 11:43
ماشاا... چقدر بزرگ شده. زنده باشه
ستی
3 دی 94 12:58
وااااااااااااااااای خاله جون قربونت بره الهی چه ناز شدی وای ماشالا چه چشای درشتی الهی همیشه همین زور خندون و شیطون پر انرژی زیر سایه پدر و مادرت باشی عزییییییییییییزم
مامان نرگس
12 دی 94 9:58
الهی قربون دخترم برم من هزار ماشاله که عزیز عمه تند تند بزرگ میشه.......الهی دورت بگردم