دردونه فاطمه خانومدردونه فاطمه خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
فریماه دردونه من وباباییفریماه دردونه من وبابایی، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات دردونه من وباباعلی

عاشقانه برای دخترم

1393/11/29 11:28
نویسنده : مامان خدیجه
186 بازدید
اشتراک گذاری

تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی 
و بهترین غزل توی دفترم باشی 
تو آمدی که بخندی، خدا بمن خندید 
واستخاره زدم، گفت: کوثرم باشی 
تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود 
تو دست کوچک بارانِ باورم باشی

فدای تو بشم مامانی مواظب خودت باش

پسندها (2)

نظرات (4)

ارمغان بهشت
29 بهمن 93 11:59
و استخاره زدم گفت : کوثرم باشی
ارمغان بهشت
29 بهمن 93 12:25
سلام ممنون ان شاء الله ، هرچی باشه سلامت باشه
عمه جون
30 بهمن 93 17:03
عزیز دل عمه چه خوبه که یه دختر باشه
yas
24 فروردین 94 10:56
عالي بود شعرت . مامان مهربون . خوش به حال دخترت كه مامانش اينقدر باحوصله و مهربونه